ماه آبی من

صفحه اول دفتر خاطرات

دوشنبه, ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۳:۲۰ ب.ظ

از روزی که دومین دفتر خاطره م رو باز کردم یعنی دقیقا دو سال پیش، اولین صفحه ش رو خالی گذاشتم برای نوشتن یه متن جذاب. و حالا که دفترم به آخرین صفحاتش رسیده هنوزم که هنوزه اون صفحه خالی مونده. هر چقدر فکر میکنم نمیتونم تصمیم بگیرم چی بنویسم، به خاطر همین ازتون میخوام یه کمک بدین و از بین گزینه های زیر اونی که قشنگ تره رو کامنت کنین. یا اینکه اگه خودتون یه متن قشنگی دارین برام بنویسین:) 



١- خاطره چیز خوبیه، اگه مجبور نباشی با گذشته بجنگی.


٢- تاوان خاطرات جنون است و بس...!


٣- کاش زندگی دکمه ی آف داشت !

نه حوصله ی مرور خاطره دارم...

نه حوصله ی اتفاقی جدید...

خواب...

دلم یک خواب عمیق میخواهد

بدون ترس...بدون اضطراب...بدون فکر!

بدون تکرار این سوال 

که آخرش چه می شود؟!


۴- خاطره چیز عجیبی ست؛ گاه مثل شعبده باز، از کلاه، عکس هایی فوری را بیرون می کشد که خیال می کردی تا ابد فراموششان کرده ای.


۵- من ایمان دارم 

که خاطره ها هیچ وقت نمی میرن 


۶- شازده کوچولو : دیگه مهم نیست !

روباه : "مهمترین خاطره ها همونایى هستن که میگیم دیگه مهم نیست."


٧- گفتم: "بالاخره که فراموشش میکنی. اینجوری نمی مونه"

نفس عمیقی کشید و گفت:

"یادِ بعضی آدما هیچوقت تمومی نداره؛

با اینکه نیستن، با اینکه رفتن، ولی هیچ وقت خاطره شون تموم نمیشه"

گفتم: ولی همین که نیستش، کم کم همه چی تموم میشه.

گفت: بودنِ بعضی از آدما، تازه از نبودنشون شروع میشه.



٨- شبیه کتابهای قدیمی شده ام ؛

مدام خودم را ورق میزنم،

تا تو را لابلای خاطرات پیدا کنم...!



٩- به آدم ها درس ماندن بدهید !

هیچ چیز به اندازه رفتن ،

 نمی تواند یک بیمارِ وابسته به خاطرات را

از پای در بیاورد ..



١٠- و‌ فراموشی در برابر بعضی از خاطرات و لحظات مثل اینه که تو تابستون ابرا برف ببارن

همین قدر محال 

همین قدر دور....



١١- چو گلدان خالی ، لب پنجره 

پر از خاطرات ترک خورده ایم ...

#قیصر_امین_پور


١٢- خاطرات خیلی عجیب هستند، گاهی اوقات می‌خندیم به روزهایی که گریه می‌کردیم، و گاهی اوقات گریه می‌کنیم به یاد روزهایی که می‌خندیدیم…!

 #هاروکی_موراکامی


١٣- انسان، برای آن که حافظه‌اش خوب کار کند، به دوستی نیاز دارد. گذشته را به یاد آوردن، آن را همیشه با خود داشتن، شاید شرط لازم برای حفظ آن چیزی است که تمامّیت منِ آدمی نامیده می‌شود. برای آنکه من کوچک نگردد، برای آنکه حجمش حفظ شود، باید خاطرات را، همچون گلهای درون گلدان، آبیاری کرد، و این مستلزم تماس منظم با شاهدان گذشته، یعنی دوستان، است. آنان آینه ما هستند، حافظه ما هستند؛ از آنان هیچ چیز خواسته نمی‌شود، مگر آنکه گاه به گاه آین آینه را برق اندازند تا بتوانیم خود را در آن ببینیم.


موافقین ۴ مخالفین ۰ ۹۸/۰۲/۳۰
Blue Moon

نظرات  (۱۰)

نوشتن گذشته ام تنها برای شروع آینده ام است

 

پاسخ:
سپاسگزارم:) نگه می‌دارم برای دفتر بعدیم(اگر این یکی رو تموم کنم)
سلام:)
۵ و ۶ عالی بود:)
پاسخ:
سلاااام بهاری
ممنون:)))
<3
۰۱ خرداد ۹۸ ، ۱۱:۲۶ حصـــــــcafeh.blogـــــین ..
یک و چهار خیلی باحال بود👌
پاسخ:
ممنون :)✿
سلام همشون خوبن به نظر من 12 و 10 و 4از بقیه بهترن
پاسخ:
سلام ممنونم:)))
مورد ۱ و ۷ رو دوس داشتم؛ ولی بیشتر ۷ 🌼
پاسخ:
سلام ممنووووون :)))
ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست 
                            منزل آن مه عاشق کش عیار کجاست

شب تار است و ره وادی ایمن در پیش
                            آتش طور کجا موعد دیدار کجاست

حافظ
پاسخ:
ممنون✿
من شعر قیصر امین‌پور رو دوست دارم. مورد ۴ هم قشنگه.
پاسخ:
ممنون❤
یادم انداختی منم صغحه‌ی اول همه‌ی دفترامو خالی میذارم :))
پاسخ:
آره حالا معضلیه واسه خودش هنوز اینو پر نکردم یه چند وقت دیگه دفتر جدید هم اضافه میشه-_-
نظرت چیه؟ 
این قصه نیز بگذرد
پاسخ:
عههه اینم خیلی جالبه ممنون✿
۳۰ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۶:۴۴ حـ . آرمان (استاد بزرگ)
سلام
به نظر من اولی و دوازدهمی از بقیه بهتر بودند
پاسخ:
سلام
ممنون آقای آرمان ✿

ارسال نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">