اگه یه دختر رو تو خیابون با یه پسر دیدیم حتما دوست پسرشه، هیچ فرضیه دیگه ای موجود نیست.
اگه یکی پولداره حتما سر مردم کلاه گذاشته و پولشونو بالاکشیده.
اگه یکی رو پیشونیش اخم نشسته، حتما آدم بداخلاق و چندشیه.
اگه کسی به فقرا پول نمیده حتما خسیسه و از خدا نمیترسه.
اونی که سر به زیره حتما ریاکاره...
مگه نه؟
چی؟؟؟؟؟ موافق نیستید؟!!
یعنی چی آخه... درکتون نمیکنم.
هر روز بار ها و بار ها مردم رو از زیر تیغ "قضاوت" های اشتباهی که توی مغزتون میچرخه رد میکنید و حالا با این جملات مخالفین؟!
با آبروی چند نفر صرفا به خاطر چیزی که دیدید یا شنیدید بازی کردید؟
ذهنیت اطرافیان رو نسبت به چند نفر بد کردید؟
هر وقت که خواستید حتی توی تفکراتتون یه نفر رو به چالش بکشید این رو به یاد بیارید که شما همه ی زوایای زندگیش رو ندیدید، جای اون زندگی نکردید، اتفاقاتی که براش افتاده رو از سر نگذروندید.
نمیدونید چه روزی رو گذرونده، چه کارهایی کرده. فقط چیزی رو میبینید که شاید بر حسب اتفاق نشون داده میشه.
چقدر باید از قضاوت نوشته بشه تا به خودمون بیایم؟
چقدر باید بی عمل، فقط حرف زد و نوشت؟
پیامبر (ص) یه جا فرموده بودند که اگه کسی بین بقیه به قضاوت میشینه باید به کارا و رفتار و نشست و برخاست خودش هم با همون دیده نگاه کنه.
شاید ناخودآگاه منم خیلی این کار زشت رو کرده باشم. ولی قول میدم روی حرفایی که در مورد بقیه میزنم بیشتر فکر کنم، تا جای ممکن بیشتر از کسی که درموردش حرف زده میشه دفاع کنم و همیشه مثبت نگر باشم.
(این نوشته نه از زبان من به شما بلکه از زبان نوشته است به ما)